زمینه؛ نیفتاد چادرم از سرم.mp3
2.75M
علیهاالسلام 🔹نیفتاد چادرم از سرم🔹 رسیدی از نیزه بغل من رسیدی و چشمم شده روشن ببین دیگه دستام نمی‌لرزن مهمونم شدی نمی‌شه باورم عمه می‌گه من شبیه مادرم تو جسارتا نیفتاد چادرم از سرم بمون کنارم می‌خوام کنار تو خوابم بره برات بمیرم موهات چرا پر خاکستره برات بمیرم لب تو از منم خونین‌تره «امان امان ای دل، امان ای دل» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ رو نیزه‌ها دیدم تو رو اما نمی‌رسید دستم به تو بابا تو رفتی و عمه شده تنها رفتی آب و نون دخترت غمه مثل مادر تو عمر من کمه از رو ناقه افتادم رو دامن فاطمه منو ببر که کنار تو ندارم دلهره ببین که خسته‌م دل کوچیکم از دنیا پره می‌خوام نبینم که عمه تازیانه می‌خوره «امان امان ای دل، امان ای دل» شاعر و نغمه‌پرداز: