خراسان رضا
##############
گر گرفتاری بیا یک دم خراسان رضا
می شوی حاجت روا آنجا ز احسان رضا
گرکه هستی خسته ودرمانده ای درکارخویش
یک دمی اینجا بیا بنشین به ایوان رضا
او امام هشتم و باشد رئوف و مهربان
جان عالم جملگی باشد به قربان رضا
بارگاهش چشمه نور و بهشت دیگریست
چون که او باشد معین بر جمله یاران رضا
درد بی درمان اگر داری بیا در شهر طوس
از کرم دارالشفا باشد شبستان رضا
پنجره فولاد او عقده گشایی می کند
حاجتت را میدهد او از دم جانان رضا
آب سقا خانه هاش باشد دوای درد ما
می شوی شامل تو بر لطف فراوان رضا
گندم نذری ببر بهر کبوترهای او
تا شوی حاجت روا از بذل و احسان رضا
یا رضا جان جوادت کن نظر بر حال ما
دست پر راهی شویم از جان خراسان رضا
(بیقرارم ) شاعرم خواهم صله مولای من
من که از جان بوده و هستم ثنا خوان رضا
( بیقرار اصفهانی)