. بچگیام نمی فهمیدم روضه خونا چی میگن آقا ولی برات گریه میکردم بچگیام نمی فهمیدم چرا از پشت گردن آقا ولی برات گریه میکردم گریه میکردم تا که میخوندن وای حسین جان وقتی میگفتن پاره پاره تن وای حسین جان بردن عمامه حتی پیراهن وای حسین جان برام سوال بود چرا تشنه کشتنت برام سوال بود چرا اسبا رو تنت (برات بمیرم) *********** بچگیام نمی فهمیدم به خیمه ها هجوم آوردن ولی براش گریه میکردم بچگیام نمی فهمیدم حرومیا و یه عده زن ولی براش گریه میکردم گریه میکردم با شنیدنِ اسمت آقا تا یکی میگفت یا بنی از قول زهرا خیلی میسوختم از بریدنِ دست سقا برام سوال بود چرا موندی بی کفن برام سوال بود چرا رقیتو زدن ******* بچگیام نمی فهمیدم خواهرتو میون بازار ولی براش گریه میکردم بچگیام نمی فهمیدم زخم زبونِ مشتی اغیار ولی براش گریه میکردم گریه میکردم واسه سنگی که به سرت خورد تازیونه و سیلی و مشت و خواهرت خورد خیلی چشمای هیز و ناپاک به دخترت خورد برام سوال بود عمتک مثلکِ زینبت برام سوال بود چرا چوب زد به لبت ✍ .👇