. ﷽ سلام_الله_علیها بند اول بی قرارم من خیلی دلتنگم برادرم دیگه طاقت ندارم من واسه دیدنت خدا میدونه که لحظه شمارم من بی قرارم من دلم آشوبه خواهر و برادر هر جا که برن ؛ با هم دیگه خوبه قلب خواهر با نفس های برادره که می کوبه دلم آشوبه دوری چه سخته ... راست میگن اونکه برادر داره توی دنیا خوشبخته خوبه باز حالا... زودتر از تو ای برادرم دارم میرم از این دنیا آه و واویلا ای آه و واویلا بند دوم بی خطر رفتم با چه عزت و جلالی ای برادرم سفر رفتم خیالت راحت باشه نه سمت بازار نه گذر رفتم بی خطر رفتم ندیدم آزار غصه اصلا نخوری ؛ منو نبردن مجلس اغیار رو سرم نقل و نبات ریختن ؛نه سنگ از رو در و دیوار ندیدم آزار زینب آزار دید ... اونکه بازاری ندیده بود به لطف خولی بازار دید آه چه دشوار بود...هر کسی این زن و بچه رو میزد انگار طلب کار بود آه و واویلا ای آه و واویلا ✍ 👇