ای دختر و خواهر ولایت 2.mp3
10.42M
ای دختر و خواهر ولایت آیینه مادر ولایت بر ارض و سما ملیکه در قم آرام دل امام هفتم معصومه به کنیه و به عصمت افتاده به خاک پات عفّت در کوی تو زنده، جان مرده بر خاک تو عرش سجده برده در قصر تو جبرئیل حاجب زُوّار تو را بهشت واجب گفتند و شنیده اند ز آغاز کز قم به جنان درى شود باز حاجت نبُوَد مرا برآن در قم باشدم از بهشت بهتر قم قبله خازن بهشت است اینجا سخن از بهشت زشت است قم شهر مقدس قیام است قم خانه یازده امام است قم شهر مدینه تو بتولش صحنین تو مسجد الرسولش گر فاطمه دفن شد شبانه نَبوَد ز حریم او نشانه ‏ کى گفته نهان ز ماست آن قبر من یافته ام کجاست آن قبر آن قبر که در مدینه شد گم پیدا شده در مدینه قم مریم به بَرَت اگر نشیند این منظره را مسیح بیند سازد به سلام سَرو قد خم اول به تو بعد از آن به مریم روزى که به قم قدم نهادى قم را شَرَفِ مدینه دادى آن روز قرار از مَلک رفت ذکر صلوات تا فلک رفت تابید چو موکبت ز صحرا شهر از تو شنید بوى زهرا بر خاک رهت ز عجز و ناله مى ریخت سرشک همچو لاله با گریه شوق و شاخه گل بُردند به ناقه ات توسل دل بود که بود محفل تو غم گشت به گرد محمل تو آن پیر که سید زمان بود رویش همه را چراغ جان بود گردید به گردِ کاروانت شد پاى برهنه ساربانت بردند تو را به گریه هودج تا خانه موسى اِبن خزرج از شوق تو اى بتول دوم قم داد ندا به مردم قم کاى مردم قم به پاى خیزید از هر در و بام گل بریزید آذین به بهشت قم ببندید ناموس خدا مرا پسندید قم شام نبود تا که در آن دشنام دهد کسى به مهمان سازگار ‏