. به زخم هایت سلام به دردهایت درود به آیه های سپید به شعرهای کبود ای کتیبه ی اندوه ای حماسه ی مجروح بر تو که شب قدری تنزل الملائکه و الروح صدیقه الشهیده شیواترین قصیده نوری و هیچ چشمی قبر تو را ندیده اغیثینا اغیثینا اغیثینا یا فاطمه الزهرا **** تو فکر ما بوده ای فدای احساس تو روزی ما میرسد ز چرخ دستاس تو ای قنوت شکسته ای تبسم خسته ما ز فهم تو عاجز تو کیستی که علی به تو دل بسته اسطوره ی صبوری در انتهای نوری تو راز مانده پنهان در قصه ی ظهوری اغیثینا اغیثینا اغیثینا یا فاطمه الزهرا کربلایی شب اول فاطمیه اول 1402