. با من اگر که دشمنید ؛ خونَمو آتیش بزنید چرا دیگه همسرم رو میزنید با من اگر که دشمنید ؛ درِ خونَم رو بشکنید چرا دیگه همسرم رو میزنید ای وای ای وای فاطمه‌م رو کشتن ........ با من اگر که دشمنید ؛ بیاید خودم رو بزنید چرا دیگه همسرم رو میزنید با من اگر که دشمنید ؛ دست خودم رو بشکنید چرا دیگه همسرم رو میزنید ای وای ای وای فاطمه‌م رو کشتن ......... آتیش به قلبم میزنید ؛ زهرامو پیشم میزنید بی حیاها چرا باهم میزنید با تازیونه میزنید ؛ با غلافم میزنید بی حیاها چرا باهم میزنید ای وای ای وای فاطمه‌م رو کشتن ....... نفس نفس میزنه و ؛ زخمی کنارِ قفسه باز برای شوهرش دلواپسه همه دیدن که بی کسه ؛ یکی نگفت دیگه بسه یه جوری زدن به خونَه‌ش نرسه ای وای ای وای فاطمه‌م رو کشتن ...... دود همه خونه رو گرفت ؛ آتیش به موی سر گرفت نفس فاطمه پشتِ در گرفت پهلوش با لگد شکست ؛ سینه‌ش به میخِ در گرفت زینبش دو دستش و به سر گرفت ای وای ای وای مادرم رو کشتن ...... دومی بی هوا میزد ؛ با بغضِ مرتضی میزد یه زنِ حامله روچرا میزد مادر ناله ها میزد ؛ فضه رو صدا میزد وسط شعله ها دست و پا میزد ای وای ای وای مادرم رو کشتن ...... تو کوچه راه مارو بست ؛ مردک بی حیای پست دستش و بالا که برد دلم شکست امان از اون ضربتِ دست ؛ غم به روی دلم نشست یه سیلی زد دو تا گوشواره شکست ای وای ای وای مادرم رو کشتن .👇