. این روزا روزای خوی ندارم روزگارم بی تو داره میگذره باورت میشه تموم عمرمو بیقرارم بی تو داره میگذره فکر اینکه نبینم تورو یه وقت مثل یک خوره به جونم افتاده نکنه نیای نبینم نباشم ترس و دلهره به جونم افتاده ... یابن الحسن کجایی ، کِی میشود بیایی ... فکر اینکه نبینم تورو یه وقت مثل یک خوره به جونم افتاده نکنه نیای نبینم نباشم ترس و دلهره به جونم افتاده اگه دنیا هم به کام من بشه کمِ بی تو زیادم نمیشه اگه اینجوری بخوای تموم بشه اوضاع بر وفق مرادم نمیشه ... یابن الحسن کجایی ، کِی میشود بیایی ... وقتی دنیا همه کورند و کرند کی میاد دنیارو برپا بکنه پیرهنت نَه نخ شالت میتونه یوسف مصری رو بینا بکنه جاده بی تو دیگه رونق نداره زیر پای کی بخواد مسیر بشه لحظه هامون دونه دونه پیر میشن ترسشون اینه یه موقع دیر بشه باورت میشه من این روزا فقط غرق تنهایی من با خودمم اضطراب گرفتم از بس که همش فکر دوری شما تا خودمم ... یابن الحسن کجایی ، من آمدم گدایی ... .