زمزمه یا نوحه زمینه حضرت رقیه س
بابایی
بگو که کجاهایی
حس میکنم اینجایی
بیا پیشم
بابایی
تشنمه تو دریایی
حالمه تماشایی
بیا پیشم
نبودی که ابرومو شکستن
نبودی که بازومو شکستن
منو ببینی میفتی یاد مادری که پهلوشو شکستن
بی هوا منو میزدن
زیر پا منو میزدن
کل پیکرم له شده
با عصا منو میزدن
من الذی ایتمنی ابتا(۴)
بند دوم
بلوا شد
تا سر من دعوا شد
خون به دل زهرا شد
بیا برگرد
شد پاره
گوشم واسه گوشواره
پاهام اسیر خاره
بیا برگرد
همه جای پیکرم کبوده
سوغات محله ی یهوده
تو دهن من نمونده دندون
بابا کار قاتل تو بوده
سهم دختر حرمله
از گوشم یه گوشواره شد
پس عموم ابلفضل کجاست
معجر سرم پاره شد
من الذی ایتمنی ابتا(۴)
بند سوم
خواب رفتم
زخمی باطناب رفتم
مجلس شراب رفتم
ولی زوری
دلگیرم
سه ساله ولی پیرم
تو خرابه می میرم
به این زودی
حرف کنیزی شده بابایی
بیا و برس که هر کجایی
تو چشای هیزشون می بینم یه عالمه کفر و بی حیایی
تو طبق رسیدی ولی
اومدی چه دیر اومدی
کاش تو آغوشت جون بدم
با دلی اسیر اومدی
من الذی ایتمنی ابتا(۴)