#سبک_شور👆
🎤محمدحسین
#حدادیان 👌
📝
#متن_نوحه 👇
شبای جمعه مادر از خواب میپرید
میگفت همش خواب میبینم
گلم و بیتاب میبینم
بین دو نهر آب تنش رو به زیره
تیغیه آفتاب میبینم
گلم و بیتاب میبینم
آدرس کربلا رو داد کنار گودال با دلم قرار گذاشت
باز آروم و قرار نداشت
رازی شدم بی کفنی یه بغچه داد یه پیرهن کنار گذاشت
باز آروم و قرار نداشت
حالا سر قرار رسیده زینب
حرم تا قتلگاه دویده زینب
سرت رو می برن سرم پائینه
خدا میدونه که بریده زینب
وای ، مادرت همش دعا میکنه
کِی عدو تورو رها میکنه
وای وای وای (4)
خونه مادری یادت هست که میذاشتم شبا آب بالا سرت
اینو بهم گفت مادرت
حالا نمونده قطره آبی تو حرم داره میسوزه جگرت
میسوزه قلب خواهرت
مثه روزای بچه گی خیره به خواهر شدی آرومی حسین
همیشه مظلومی حسین
آروم آروم رگات و می بُرّه برات نمونده حلقومی حسین
همیشه مظلومی حسین
خون گلوتو پس نزن میمیرم
نفس نفس نفس نزن میمیرم
مثه کبوتری که گیر افتاده
خودتو به قفس نزن میمیرم
وای ، زخم رو زخم داری بروی تنت
من فدای دست و پا زدنت
وای وای وای (4)
#شب_جمعه
#شب_زیارتی_ارباب