. ... با (به سبک این شبا حال و هوای خونمون ...) قسمتم این بود جلو چشم همه من اشک بریزم سر من بدجور کتک خوردی بمیرم ای عزیزم بعد پیغمبر مدینه شهر غم ، رنج و عذابه توی این شهر زنمو سیلی زدن حالم خرابه بمیرم که تو پیر شدی به پای من زهرا نذاشتی کم برای من زهرا یادم نمیره تا قیامت بمیرم که نشد دوباره تو بشی مادر محسنمو گرفته میخ در به کی بگم از این مصیبت منم مظلوم ، منم تنها مرو زهرا .... خیلی حرف دارم ولی من دیگه روی گفتنم نیست من که مرد جنگم اینقد زخم کاری رو تنم نیست همه میگن پیش چشم شوهرش زهرا زمین خورد همه میگن ، نمیدونن که علی تو کوچه ها مرد نمی خواستم با دشمنم بری و درگیرشی اینجوری خسته و زمین گیرشی من از خجالت بمیرم دیگه زهرا مغیره شاده و منم گریون نصیب من شده دل پرخون ازت حلالیت بگیرم قسم میدم تورو زهرا مرو زهرا ... ✍ .