عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄🇮🇷
🎀🍃 🍃 #عشقینه #عقیق♥️ #قسمت_چهل_وهفت ♡﷽♡ دکتر نگاهم میکند و از این نگاه معذب میشوم بے فکر نرگسها را
🎀🍃 🍃 ♥️ ♡﷽♡ برگشتم و صاحب این صداے گرم را دیدم چه خوش سعادت بودم من امروز دومین بارے بود که پیرمرد مهربان این روزهاے این بیمارستان را میدیدم قهوه به دست کنارم ایستاد و به بچه ها خیره شد _سلام دکتر نیم نگاهے انداخت و گفت:سلام باز که قشقرق درست کردے؟ دکتر فرحبش کلے از دستت حرصے بود با خودم فکر کردم قشقرق را درست میکنند یا راه مے اندازند؟ با تخسڛ خندیدم و گفتم:دکتر فرحبخش همیشه اینجورین این بچه ها رسما دارن تو اون چهار دیوارے مے پوسن مینا الان نزدیک به دو هفته است اینجا بستریه ... خب اونم یه بچه است و دلش بازے میخواد مثل بقیه هم سن و سالاش حیف که از غیبت بدم میاد وگرنه میگفتم به دکتر فرحبخش و امثال ایشون زندان بان بودن بیشتر میاد تا دکتر بودن با تعجب و کمے لبخند نگاهم میکند و میگوید:توے دو هفته اینجور بهت وابسته شدن و تو براشون اینجور احساس خرج میکنے؟ حاج رضا علے میگفت انفاق هرچیزے آنرا زیاد میکند!مثل احساس... و من متعجب تر میگویم:دو هفته فرصت کمیه ؟ دکتر این موجودات ریز نقش و با اون تن نازک صداشون و لحن ناپخته و تو دل برو دست کم نگیرید استراتژے هاے خاص خودشونو دارن براے نفوذ تو دل بزرگترا بے حرف سرش را به طرفین تکان داد حرفے نداشت گویا... قبل از نوشیدن اولین جرعه از قهوه اش تعارفے کرد و من از تصور مزه تلخ ماده داغ درون لیوان به آن بزرگے صورتم جمع شد و تنها به گفتن: ممنونم نمیخورم اکتفا کردم نگاهے به لیوان کرد و متعجب گفت: چرا صورتتو اینجورے میکنے؟ تک خنده اے کردم: ببخشید منظورے نداشتم فقط یه لحظه از تصور مزه تلخش اینجورے شدم...میدونید هیچ وقت نتونستم با این نوشیدنے ارتباط خوبے برقرار کنم تلخیش پر از انرژے منفیه!! چاے قند پهلو چشه مگه؟ بہ قلم🖊 " ۲ "✨ ☺️ هرشب از ڪانال😌👇 🍃 @asheghaneh_halal 🎀🍃