[• 🙊 •] 🔻اوایل که عروسی کردیم، خانواده شوهرم عید نوروز اومدن عید دیدنی خونه ما. مام اصرار اصرار که باید شام بمونید😁 اونام هی تعارف میکردن که دیر وقته. زحمت میشه... نمیمونیم☺️ منم خیلی شیک گفتم نه؛ اتفاقا امشب میخواستیم شام از بیرون بگیریم. بمونید دور هم باشیم.😇 دیگه زورکی نگهشون داشتیم. شوهرمم رفت که شام بگیره یک ساعتی گذشت دیدم نیومد🧐 دیگه نگران شده بودم که در زدن، باز کردم. دیدم یه نون بربری فانتزی و یه بطری نوشابه دستشه. گفت کل محل رو گشتم دنبال رستوران و فست فودی اما همه جا بسته بود. همینا گیرم اومد فقط😫☹️ حالا مونده بودم ساعت 10:30 شب چی بپزم واسه اینا🤦‍♀ نهایتا املت گذاشتیم جلوشون ولی از خجالت مردم. البته به همین روش گربه رو دم حجله کشتم😂 (9⃣1⃣) ─═┅✫✰🦋✰✫┅═─ 🤭ارسال سوتے قابل نشر و : 📲• @Ali_Yaar . . [ از خندھ نَمیریم‌ صلـوات😂✋🏻 ] 📩| Eitaa.com/Asheghaneh_Halal