•<💌>
•<
#همسفرانه >
.
.
💝•° سال اول ازدواجمــان قول داده بود براے ایام عیــد نــوروز حتما بہ یــزد بیاید تا با هم باشیم.
قبل از عید امام خمینی(ره) از رزمندگان درخواست کردند کہ بہ علت کمبود نیــرویی کہ در آن ایام با آن مواجہ بودیم هرکس می تواند مرخصـی نگیرد و در جبهــہ بماند.
💓•° خود من بہ حضــرت امام(ره) ارادت قلبــی داشتم از طرفی میدانستم قلب حســن هم براے «سید روح اللہ» میتپد، دست بہ کار شدم و نامہاے برایش نوشتم.
نوشتم چون "ولیِ زمان" دستــور دادهاند نگـران قول و قرارمان نباش، در جبهــہ بمان و از اسلام ناب دفــاع کن.
💖•° نامہ کہ بہ دستش رسید سریع با من تمــاس گرفت کہ تشکــر کند. گفت:
«راستش رو بخواهی مونده بودم چطور بهت بگم! کہ الحمداللہ خودت پیام امام رو فهمیــدی و بهترین تصمیم رو گرفتی.»
💗•° آن سال گذشت. سال بعد کہ همراه حسن بہ اهــواز رفتم و در آن جا مستقر شدیم. باز هم ایام نــوروز رسید و باز هم بہ این فکر میکــردم کہ امسال عیــد را با هم جشن میگیریم یا نہ؟ نزدیک نــوروز بود کہ بہ حسن گفتم: امسال عید انشاءاللہ باهم بہ یــزد میرویم.
نگــاهی کرد و خنــدید....
گفت: انشاءاللہ، تو عمــودے ومن افقــی!
💜•° خیلی جا خوردم، دست خودم نبود. اشکم سرازیر شد. حسن کہ حالــم را دید سرم رو بہ سینہ گرفت وگفت:
شوخی کردم، جدے نگیر. بعد هم سریع موضــوع بحث را عوض کرد.
💔•° روزی کہ براے عملیــات رفت دلم فــرو ریخت....
لحظہ خداحافظی بہ دلم افتاده بود کہ این آخــرین دیــدار من است.
حق با او بود، من بہ یــزد برگشتم در حالی کہ او....
🌷شـهـیـد دفاع مقدس
#حسن_انتظاری
•<🕊> دلــِ من پشٺِ سرش
ڪـاسهےآبـےشــد و ریخٺ👇🏻
•<💌>
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal