🪖 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . روایت همسر محترم شهید :آن روز اول از خدا گفت و از تقوا و بعد از اینکه چون دختر شهید هستم به من علاقه‌مند شده قبل خواستگاری رفته بود سرمزار پدرم حرفهایش را آنجا با پدرم زده بود که اگر من لایق دختر شما هستم خودتان کاری کنید این ازدواج سر بگیرد ؛و اگر این وصلت به خیر نیست یا من آن فردی نیستـم که شما برای دخترتان در نظر گرفته‌اید خودتان کاری کنید که جور نشود . آن جلسه از علاقـه‌اش به همسـر آینـده گفت ؛ از اینـکه اگـر ازدواج کنـد همسـرش را بسیـار دوسـت خواهد داشت، آخرش هم‌گفت:البته این دوست داشتن توی مرحله‌ی دومه. جاخوردم، سکوتم‌ را شکستم و با تعجـب پرسیـدم یعنی چی ؟ آرام گفـت : اول خـدا ؛ بعد شـما :)) ⊹🌷 ❤️ . 𓂃اینجاشهدامیزبان‌عشق‌اند𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 🪖 ⏝