یزید با نیش و کنایه پرسید در کربلا چه دیدی؟ زینب(س) به یاد آورد ... همراهی همسر زهیر را ، دلیری مادر وهب را، توبه حر و ادب عباس(ع) را، احلی من العسل قاسم(ع) را و در آخر پیشکش کردن عون و جعفر را ... این کوه صبر، این مادر شهید محکم و مقتدر، مانند پدرش، حیدر وار پاسخ داد: مارایت الا جمیلا