یادی کنیم از آقای شهرداران زمان جنگ ! می گفت : به مادرم گفتم ننه بالاخره رفتم جبهه و کسی شدم مادرم ذوق کرد و گفت ننه فدات بشه می دونستم تو آخرش یه چیزی می شی. خب ننه چیکاره شدی؟ گفتم : شهردار فداش بشم نگذشت حرف از دهنم در بیاد کل محله فهمیدن من شهردار شدم قربونش برم ننه ام ! نمی دونست شهردار تو جبهه کارش شستن ظرفهاست و جارو کردن سنگره. مادره دیگه دوست داره بچه اش یه کاره ای بشه!! ... •┄❁🥀❁┄••┄❁🥀❁┄• @Asheghaneh_Shahadat •┄❁🥀❁┄••┄❁🥀❁┄•