°✾͜͡👀
#سوتے_ندید 🙊
.
.
💬 سلام. من دانشجوی مترجمی زبانم و
معلم یک آموزشگاه زبان هم هستم😁😍😂
روز اول کاریم خیلی ریلکس کلی وسیله برا
بازی با بچه ها و اینا آماده کرده بودم و
دستم بودن و نصفشم تو کیفم 😂
حسابدار آموزشگاه که یه آقا پسر جوان
و رعنا بود خیلی حواسش به من بود و
کلا یه لپتاپ هم جلوش بود که دوربین های
آموزشگاه رو چک میکرد🚦 خلاصه من
داشتم از پله ها میرفتم بالا که برم سر کلاسم
یه دونه از پله هاش شکسته بود یه تیکش
من با ملاجم پخش زمین شدم😐😐😂
وسیله هام همه ریخت رو پله ها😂😂
زود بلند شدم پشتمو نگاه کردم دیدم
هیشکی نیس چشمم افتاد به دوربین 🙈
وسایلم جمع کردم و رفتم تو کلاس
خلاصه بعد کلاس رفتم تو دفتر این آقاهه
بلند شد که خداحافظی کنه با من آخرش
یه لبخند زد و گفت خانوم مراقب پله ها
باشین لطفا. آموزشگاه ما به شما احتیاج
داره 😐😂 وای منو میگی آب شدم گفتم
با خودم حتما منو دیده😂😂😂
دیدم همکارام هم بهم خندیدن😐
خب پله شکسته بود تقصیر من چیه
زانوهامم کبود شده بود 🥺
.
.
''📩''
#ارسالے_ڪاربران [ 573 ]
سوتےِ قابل نشر و
#مذهبے بفرستین
🆔|
@Daricheh_Khadem
•⊰خاڪے باش تو خندیدنــ😅✋⊱•
°✾͜͡ ❄️
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal