•‌<💌> •< > . . 🦋•• حاج آقا نیم ساعت قبل از شهادتشان با من تماس گرفت و از من خواست تا بسته‌های مواد غذایی را که برای ماه مبارک رمضان آماده کرده بودیم، بین نیازمندان توزیع کنیم. 🌷•• وقتی آخرین مأموریت را به من سپردند و از بچه‌ها خواستم برای تحویل دادن بسته‌ها آماده شوند، گوشی‌ام تا ساعت پنج دائم مشغول بود. 🕊•• گویا همه آن‌هایی که بسته‌ها را از من تحویل می‌گرفتند در جریان حادثه تروریستی حرم مطهر بودند، اما به من حرفی نزدند. 🌹•• حالا که به آن لحظات فکر می‌کنم به این نتیجه می‌رسم که خواست شهید بود که من آرام‌آرام متوجه شهادتش شوم. 💞•• ما وابستگی عاطفی زیادی به هم داشتیم. ایشان می‌دانست شنیدن یکباره خبر شهادتش برای من سخت خواهد بود. 🥀•• بعد از ساعت پنج بود که بچه‌ها تماس گرفتند و به من گفتند حاج آقا تصادف کرده است. 🌷شـهـیـد حادثه تروریستی •<🕊> دلــِ من پشٺِ سرش ڪـاسه‌ےآبـےشــد و ریخٺ👇🏻 •<💌> Eitaa.com/Asheghaneh_Halal