•𓆩💟𓆪• . . •• •• 😇•• اسماعیل بسیار خوش‌برخورد بود و مهربان. بسیار خونگرم و دلسوز. همیشه لبخند به لب داشت. 🕊•• اسماعیل سرباز ولایتِ فقیه بود و عاشق رهبرش. برای اولین و آخرین بار 11 آذرماه 1394 برای دفاع از حرم رفت. 🥺•• وقتی که حرف از رفتن و سوریه به میان آمد، دلم خیلی لرزید، گویی می‌دانستم که دیگر بازنمی‌گردد و آخرین مأموریتش خواهد بود. 😢•• مخالفتی برای رفتنش نداشتم چون، می‌دانستم که با فردی نظامی ازدواج کرده‌ام که همه کارش یعنی مأموریت و نبودن‌هایی که برای حفظ اسلام، کشور و آرمان‌های نظام است. 👌🏻•• می‌گفت وقتی قبول کردی که همسر یک نظامی باشی، دیگر برای مأموریت رفتن‌هایم نباید بهانه‌ای داشته باشی. 😊•• استدلال می‌کرد که اگر من نروم و بقیه نروند، چه کسی باید برای دفاع از حرم عمه جانم زینب(س) برود. 😭•• اگر ما نرویم دوباره صحنه کربلا تکرار می‌شود و عمه سادات به اسارت می‌رود. 😔•• اگر جلوی رفتن من را برای دفاع از اسلام و حریم آل‌الله بگیری فرقی با زنان کوفه نخواهی داشت. 🙂•• من راضی بودم اما پیش از رفتن پدر و مادرش را فرستاد کربلا بعد خودش راهی سوریه شد. شهید مدافع حرم . . 𓆩‌توخورشیدےوبـےشڪ‌دیدنت‌ازدورآسان‌است‌𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩💟𓆪•