فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️ 9️⃣متن کلیپ : «یه روز ابی عبدالله امام حسن(ع) رو صداش زد، گفت: حسن جان بیا! گفت: جونم! گفت: همه اختلاف سنی من و تو یه سال و شش هفت ماه است. من یه موی سفید رو صورتم نیست، همه محاسنت سفید شده! چرا؟!! اگه ارثی باشه منم از یه مادرم، از یه بابام! چرا؟؟!! گفت: یه چیزایی تو این دلمه که به هیچ کی نتونستم بگم!!» 🎤شیخ ✍ماجرای کوچه و حضور امام حسن مجتبی(علیه السلام) یکی از روضه های متداول منبری ها و مادحین هست که هر کدام با شاخ و برگ دادن آن طبق سلائق خودشون در مجالس بازگو می کنند. اولین نقلی که ماجرای کوچه و جسارت «عمر بن خطاب» را مطرح کرده است «مرحوم شیخ مفید(۴۱۳ق)» در کتاب «الاختصاص» در طی روایتی از امام صادق(علیه السلام) نقل کرده است. در این نقل مفصل، بعد از امتناع حضرت فاطمه(سلام الله علیها) مبنی بر ردّ قباله ی فدک، آن شخص به ایشان جسارت کرد که امام صادق(علیه السلام) در اینباره می فرماید : «ثُمَّ لَطَمَهَا فَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى قُرْطٍ فِي أُذُنِهَا حِينَ نُقِفَتْ‏» سپس عمر، سیلی به صورت ایشان زد، که گویا میبینم که بر اثر سیلی او گوشواره از گوشش بر زمین افتاد.(۱) طبق این نقل که گفته شد، مورخین و علمای بعدی نیز از این منابع استفاده کرده اند و ماجرای کوچه را نقل نموده اند، ولی نه در این نقل و نه در هیچ نقلی، اشاره ای به حضور هیچ یک از فرزندان حضرت فاطمه(سلام الله علیها) مخصوصا امام حسن مجتبی(علیه السلام) نشده است. و این سخن صرّاف هم مسلما ساختگی و جعلی است. 📚منبع : ۱)الإختصاص شیخ مفید، ص۱۷۵ @AsnadolMasaeb