خسته شده‌ام! هم‌رزمان محمد تعریف می‌کنند که روز چهلمی که در سوریه بودیم با محمد در صف تلفن ایستاده بودیم. ناگهان، محمد گفته بود: «دیگه خسته شدم.» یکی از هم‌رزمانش ناراحت می‌شود و می‌گوید: «محمد چرا این حرف را می‌زنی؟ ما از زن و فرزند و خانواده گذشته‌ایم آمده‌ایم اینجا برای دفاع از دینمان. آن‌وقت تو می¬گویی خسته شده‌ام.» محمد همان موقع با لبخند همیشگی که بر لب داشته بود گفته بود: «از اینجا ماندن خسته نشده‌ام. از این خسته شده‌ام که 40 روز است اینجایم و هنوز دینم را به اربابم ادا نکرده‌ام.» منبع: ابروباد شهید مدافع حرم محمد مسرور 💢به کانال قرارگاه سایبری شهید چمران بپیوندید👇 📲 sapp.ir/Cybertakab 📲 eitaa.com/Cybertakab