#شهدا مِستِر وایت یکی از دوستان محمدحسن دندانپزشکی بود که اهل گویان نبود، اقامتش با مشکل مواجه شده بود و نمی‌توانست کار بکند و حدود یک سال بیکار بود سه تا بچه هم داشت، محمدحسن خیلی کمکش می‌کرد. می‌گفت بچه‌دار است و درآمدی ندارد. بچه‌هایش خیلی محمدحسن را دوست داشتند، همیشه دست‌پر می‌رفت خانه‌شان و لباس سفید بلندی می‌پوشید صدایش می‌زدند: «مستر وایت.» دکتر خیلی به تنگ آمده بود، آمد کالج و گفت زندگی‌اش خیلی سخت شده. محمدحسن دعوتش کرد برای دعای کمیل. قبل از دعا برایش با دلی شکسته حدیث کساء خواند و خیلی دعایش کرد. سه روز بعد دعوت‌نامه‌ای از یک بیمارستان در جزایر اطراف برایش آمد که همکار و هم اقامتش را تضمین کرده بود. خودش و همسرش آمدند و گفتند می‌خواهند شیعه شوند. وقتی می‌رفتند خانمش حجاب کامل داشت و رفت. راوی: همسر شهید منبع: سایت شهود، ستاد کنگره شهدا و ایثارگران روحانی استان قم روحانی شهید محمدحسن ابراهیمی، مبلغ اسلام در کشور گویان 💢به کانال قرارگاه سایبری شهید چمران بپیوندید👇 📲 sapp.ir/Cybertakab 📲 eitaa.com/Cybertakab