🔴 از منبر شهید کافی خاطره و مطلبی دارید؟
دو سال پیش آیت الله ناصری اصفهانی خاطرهای برای من نقل کردند و گفتند: در نجف با مرحوم کافی دوست بودم و دیرتر از ایشان به ایران برگشتم. وقتی برگشتم دیدم آقای کافی در اوج شهرت و منبر است و زمانی که وارد اصفهان شدم، آقای کافی هم در اصفهان بودند.
مردم دولتآباد به من گفتند: شما از دوستی خودتان استفاده و از ایشان درخواست کنید که منبری هم در اینجا داشته باشند. من به اصفهان رفتم و از ایشان دعوت کردم و ایشان به من گفتند: آخرین منبر من ساعت دو و نیم شب تمام میشود تا دولتآباد چقدر راه است؟ گفتم: حدود چهل دقیقه. گفتند: من ساعت سه و نیم نیمه شب میآیم و منبر میروم!
آیت الله ناصری میفرمود: من با تعجب و بهتزده گفتم: کسی آن موقع شب نمیآید! بالاخره بنا شد ایشان ساعت موعود به دولتآباد تشریف بیاورند و منبر بروند، من شب جمعه دلشوره داشتم که نکند کسی نیاید و آبروریزی شود! ساعت 11 شب به مسجد جامع رفتم و دیدم مسجد و خیابان جلوی مسجد جامع پر است و در نهایت مرحوم کافی آمدند و ساعت سهونیم شب منبر رفتند و تا اذان صبح ادامه دادند و سه شب این منبر برگزار شد و بعد از منبر بین دو تا سه ربع، استراحت میکردند و بعد میرفتند و خوابهای ایشان بیش از دو الی سه ربع نبود؛ کافی تب و عشق منبر داشت و گویا میدانست فرصت او کوتاه است و وظیفهاش هم منبر است.
❌ از زبان شیخ محسن فرزند شهید کافی
🔰به کانال
#عصر_تکاب بپیوندید👇
https://eitaa.com/AsreTakab