🔰برشهایی از گفتگوی وکیل سابق طبری با ۹دی/۴
🔻خود آقایان اذعان دارند طبری در معرض حکم اعدام قرار داشت؛ رفته رفته کار به جایی رسید که آزاد شد/ طبیعتا خیلی ذوقزده بود
🔹سند بعدی در مورد ویلای بابلسر بود؛ به ایشان گفتم راجع به ویلای بابلسر میگفتید که قرارداد مضاربهتان در صندوق امانات بانک ملی است. اما موقعی که ما کارشناسی میکردیم شما این مدرک را از کجا آوردی و از طریق حاج خانم به من رساندی؟ گفت کارِت نباشد، ولش کن.
🔹این مدرک راجع به ویلای ۱۵ هزار متری بابلسر بود که در پرونده، به ویلای لاکچری معروف بود؛ اتهام این بود که رشوه گرفته از مصطفی نیازآذر که با این مدرک مبرا شده بود. در واقع کارشناسی که ارائه شد بر اساس این مضاربه جعلی بود. حتی بر اساس این مدرک، ۵۰۰ میلیون هم طلبکار شده بود و بر اساس همین، رای شعبه ۱۵ را هم گرفته با توجه به اینکه از اتهام ویلای بابلسر مبرا شده است.
🔹گفتم این چطور شد؟ گفت ولش کن. مصطفی زبلخان میداند چه کار کرده. در واقع طبری بر اساس اطلاعات و دفاعیاتی که من درباره لایحه دادگاه می دادم، آنها را در اختیار نیازآذر قرار داده و آن آقا هم مدرک را ساخته و طبری به بهانه مریضی وقتی به بیمارستان تجریش میرود، همسرش مدرک را میبرد و امضا میگیرد. من گفتم این قابل تشخیص است، این چه کاری است که کردی؟ گفت نه اصلا این طور نیست. گفتم این جوهر با آن فرق دارد، فاصله زمانی دو تا نوشته و دو خودکار برای کارشناسان قابل تشخیص است. گفت خودکارش را هم آورده، استامپش را هم آورده؛ یعنی یک حالت حرفهای به تمام معنا این کار را انجام داده بود.
🔹من منقلب شدم، گفتم الان که نمیتوانم بررسی کنم. هر سندی بود، همان جا به من داد که ببرم و بررسی کنم. آنجا وارد اصطکاک با او نشدم. آمدم مدارک را گرفتم که ببینم چه اتفاقی افتاده. شوکه شده بودم.
🔹سند بعدی اقرارنامههای املاک لواسان بود؛ دیدم اقرارنامههایی از مالک کلاک لواسان شخص حسن نجفی داد دست من. اقرارنامههایی از تمام ملکها. از آن طرف تا آن روز مشایخ و طبری می گفتند اینها مشارکتی است و قرارداد مشارکت دارد؛ قرارداد کجاست در صندوق امانات است. صندوق کجاست؟ نیست! حالا این همه سند دست من داده که موید این است که اساسا مشارکتی در کار نبوده.
🔹اینجا اولین بار متوجه شدم، آن کسی که باخته شخص وکیل است. از من سوءاستفاده کرد. از ویژگیهای من سوءاستفاده کرد. من یک مرجع پژوهشی بودم، در یک نهاد رسمی کشور کار میکردم. یک جایگاه و موقعیتی برای خودم داشتم. از بین همین همکاران ما هیچ کسی در خود نمیدید و جرأت هم نمیکرد که بیایند مسئولیت وکالتش را قبول کنند. اینجا متوجه شدم آنچه تماما از ایشان دفاع کردم، جرم بوده و ایشان یک مجرم قهار و خطرناک است.
🔹ایشان بعد از آزادی حقیقتا ذوقزده شده بود؛ بالاخره طبری کسی بود که برخی کارکنان قوه قضاییه میگفتند ما شیرجه میزدیم پایش را ببوسیم. اینقدر قدرت داشت. حالا در شرایطی که خود آقایان اذعان دارند در معرض حکم اعدام قرار داشت رفته رفته کار به جایی رسید که آزاد شده و در خانهاش نشسته، طبیعتا خیلی ذوق زده بود و داشتند در افکار عمومی این شایعه را مطرح میکردند که کار ما با وکیل حل نشد و توصیه فلان شخص و از طریق مقام معظم رهبری و چه و چه کارمان حل شد!
🔹خیلی جاها شایعه کرده که وکیل زیادهخواهی میکند؛ در صورتی که اصلا من وکالت مالی ندارم، یک ریال ایشان حق الوکاله ندادهاند. بلکه تا توانسته از من تضمینهایی گرفته تا پرونده را ول نکنم و استعفا ندهم. یک مقداری هم که دادهاند یک متهم دیگر به من به عنوان قرض داد و الان هم برای بازپرداختش با دستور طبری از من شکایت کرده است. حتی مال خودم را به گرو گرفته و مستقیم به من هیچ حق الوکالهای پرداخت نکرد که مبادا من از فرط خستگی، پرونده را رها کنم و به همان مبلغی که به من داده (اگر میداد) اکتفا کنم و استعفا بدهم.
🔹 اگر بحث مالی بود، اگر خدای ناکرده مواردی که مسئولیتهای قانونی را زیر پا میگذاشتم و نادیده میگرفتم که خیلی بیشتر در این پرونده منتفع میشدم. اگر طناز و همساز آقای طبری میشدم نه سلامتیام و نه مالم را از دست میدادم که در این پرونده حتی بخشی از مالم را از دست دادم. اگر با آنها همراه می شدم، به مزاح عرض میکنم که الان نصف لواسان را دوستانش به نام من میزدند ولی به هرحال خیلی منتفع میشدم. اما موضوع این نیست.
🔻به کانال هفتهنامه ۹دی بپیوندید🔺
http://eitaa.com/joinchat/389742592Cfbd77cc21a