نام تو ذکرِ کوه بود آن شب چشم در جستجوت حیران شد آسمان رنگ غم گرفت و گریست جنگل از داغ تو پریشان شد ماهِ خونینِ سوخته در مِه! خبرِ رفتنت چه بُهتی داشت غم سنگین تو هزاران "آه" در دل هر وطن‌پرستی کاشت "بوده‌ای خادم الرضا(ع) عمری"... شب میلاد این سخن پیچید پای کوه انتظارِ تو این شد: برسی زود محضر خورشید آمد اردیبهشت بدرقه‌ات راه تو راه عشق و خدمت بود ای صبورِ صمیمیِ صادق مزد اخلاص تو شهادت بود پر گشودی به مشهد آخرسر تا نماند به قلب مردم غم تا نمانند باز دلتنگت دسته دسته کبوتران حرم 🗓 ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ ✍ 🆔@Ayandeye_Roshan