﷽
✨حضرت آیت الله انصاری و حضرت آیت الله نجابت چنان بودند که گویی می خواستند برای هم جان بدهند همان طور که برای رفیق اعلی یعنی؛
💢خدا، حاضر به جان دادن هستند، که؛
این جان عاریت که به حافظ سپرد دوست
روزی رُخَش ببینم و تسلیم وی کنم
همین طور نیز برای هواداران کوی آن رفیق، حاضرند این جان را تقدیم کنند.
مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم
💠این بود که همدان کوچه معشوقه حضرت استاد شده بود.
همۀ مریدان خود در شیراز را با خود به همدان می بردند و گاهی آنها را به تنهایی روانهٔ همدان می ساختند.
🔸متقابلاً حضرت آیت الله انصاری به همه رفقای خویش گفته بودند که؛
"لازم نیست به همدان بیایید؛ در همان شیراز همه چیز را نزد حاج شیخ حسنعلی نجابت می توانید بیابید."🔹
من کی ام؟ لیلی! و لیلی کیست؟ من!
ما یکی روحیم اندر دو بدن
جان گرگان و سگان هر یک جداست
متحد جان های شیران خداست.
📚حدیث سرو📄صفحه: ۱۳۷
┄┄┄┅┅❅✾❅┅┅┄┄┄
@Ayatollahnejabat