🚩 انتقام ۷۸ در ۴۰۲ گرفته شد؛ آیا هاشمی در قبر خوشحال شد؟
جریان موسوم به اصلاح طلب که ابتدا و پس از پیروزی محمدخاتمی در انتخابات ریاست جمهوری اسلامی سال ۱۳۷۶، نام جریان دوم خرداد را بخود اختصاص داده بودند، که در واقع همان جناح چپ در جمهوری اسلامی ایران هستند.
هدف از این یادداشت، تبارشناسی جریان چپ نیست بلکه سیری گذرا بر نحوه شکل گیری جبهه دوم خرداد و جریان اصلاح طلب از سال ۷۶ تا امروز می باشد.
با روی کار آمدن محمدخاتمی، دو حلقه فکری و دو باند امنیتی، اقتصادی تلاش کردند، نتیجه انتخابات بزرگ دوم خرداد۷۶ را به نفع خود مصادره کنند. حلقه فکری اول، حلقه کیان بود که از شاگردان حاج فرج دباغ تشکیل می شدند. حلقه فکری دوم، سازمان فولکس واگنی مجاهدین انقلاب بوده اند. باند امنیتی نیز متشکل از سعید حجاریان و انصار روزنامه سلام بوده و باند اقتصادی که اسپانسر تبلیغات انتخاباتی خاتمی بودند، حزب کارگزاران سازندگی بودند. حزبی که ابتدا خود را جمعی از کارگزاران سازندگی در دولت هاشمی معرفی کرده و بعدها وارد کارکردهای تشکیلاتی و سیاسی شدند. حزب کارگزاران در واقع وزرای دولت هاشمی بودند که در دوران مسئولیت با استفاده از رانتهای مختلف، شرکتهایی بنام خود و خانواده خود تاسیس کرده و به فکر فردای پسا قدرت خود، آینده نگری کرده بودند. نطفه حزب کارگزاران با پول های حرامی بسته شد که از بیت المال اختلاس شده یا رانت خواری و کارچاق کنی شده بود. خاتمی با این پول توانست تبلیغات عظیمی و نوینی راه اندازی کند و ناطق نوری سنتی را شکست خفت بار دهد.
@BACHE_HEZBOLLAHI
حالا و پس از پیروزی خاتمی، کارگزاران سازندگی ادعا و سهم خود را مطالبه می کرد و خاتمیِ نمک گیر نیز چاره ای نداشت تا سهم کارگزاران را بدهد و جهانگیری و کرباسچی و مرعشی و... را وارد دولت کند. این باج دهی ادامه داشت تا اینکه حلقه امنیتی سلام، در سال ۱۳۷۸ و در آستانه انتخابات مجلس ششم، تصمیم گرفت کارگزاران را از سر سفره دوم خرداد جمع کند. اینجا بود که هاشمی تبدیل شد به عالیجناب سرخ پوش و تاجزاده که آن روزها علاوه بر عضویت در هیات مدیره میادین میوه و تره بار، معاون سیاسی امنیتی وزیر کشور و مسئول برگزاری انتخابات بود، با هماهنگی با روزنامه های موسوم به زنجیرهای، کاری با اکبر هاشمی رفسنجانی و دخترش فائزه و حزب کارگزاران کردند، که یزید با آنها نکرده بود. علاوه بر استفاده از تمام تاکتیک ها و تکنیک های عملیات روانی، تاجزاده از ابزار تقلب در انتخابات هم استفاده و تنها تقلب اثبات شده در تاریخ انتخاباتهای جمهوری اسلامی را رقم زد بگونه ای که شورای نگهبان در نامه ای به مقام معظم رهبری اعلام کرد، با بررسی و بازشماری برخی از صندوق های رای در تهران، در صورت ادامه ناچاریم انتخابات تهران را ابطال نماییم که مقام معظم رهبری در پاسخ به این نامه و با حکم حکومتی، بنا بر صحت باقی صندوق ها گذاشتند و انتخابات در تهران تایید شد تا ۲۸ دوم خردادی، ۱ هاشمی و ۱ حدادعادل به مجلس راه پیدا کند. هاشمی در نامه ای با آه و نفرین بر ظالمان و تخریبگران و متقلبان از انتخابات استعفا داد. فائزه نیز که در انتخابات مجلس پنجم، نفر دوم تهران شده بود از راهیابی به مجلس ششم باز ماند.
جبهه دوم خرداد که حالا نام خود را جریان اصلاح طلب گذاشته بود پس از انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۰ و پیروزی مجدد خاتمی، به دلیل آنچه که ترسو، مردد و سست عنصری خاتمی معرفی می کردند، طرح عبور از خاتمی را کلید زده و به موازات آن طرح رجوع به هاشمی را نیز مزمزه می کردند.
@BACHE_HEZBOLLAHI
اما پس از شکست سنگین و تاریخی اکبرهاشمی (کاندیدای کارگزاران) و مصطفی معین (کاندیدای اصلاح طلبان) از محمود احمدی نژاد در انتخابات سال ۱۳۸۴، رجوع به هاشمی به هدف اول جریان اصلاح طلب تبدیل شد و اوج این رجوع را می توان در کارزار انتخابات سال ۱۳۸۸ و فتنه پس از آن مشاهده نموده که هاشمی به بازیگر نقش اول اصلاح طلبان برای به پیروزی رساندن موسوی و پس از باخت سنگین و خفت بار موسوی، به بزرگترین حامی جریان فتنه گری که خواهان ابطال انتخابات بود تبدیل شده بود.
از آن به بعد و با روی کار آمدن حسن روحانی که پیروزی خود را مدیون هاشمی می دانست، این حزب کارگزاران بود که دست برتر را در بازی مشترک پیدا کرده بود و حالا و پس از سالها، این حزب کارگزاران است که با حذف کامل لیدر جریان اصلاح طلب یعنی محمدخاتمی، از خاتمی عبور کرده و به ریش جریان اصلاحات نیز می خندند
داستان سیاست در ایران در آستانه نواسات و گردش ها و دگردیسی های بزرگ و عجیب و غریب قرار داد.👇👇