🔹جامانده🔹 هرچند همیشه، کربلا را خواندم از خیلِ عظیمِ زائران جاماندم یک عمر به شوقِ دیدن خوابِ حرم این جسمِ غریبِ خویش را خواباندم در حسرتِ روی کربلا می‌گریَم آن‌قدر که چشمِ خویش را خشکاندم با قافله‌ی حسین در خواب و خیال همراه شدم، سرودِ غربت خواندم ریزه‌خورِ خوان کربلا بودم و حیف با معصیت و گناه خود را راندم امسال دوباره نامِ من "زائر" نیست خسران زده‌ام! حسین برگرداندم😔 یک روز قدم قدم کنارِ جابر در راهِ حرم...، خوش است ما را آن دم