#دلآرام_من💛✨
#قسمت_صد_و_یازده
همه اینا درست؛ شما باید این کارها رو انجام بدید، اما اینکه تفریح نکنید که دستور
خدا نیست!
دستور خدا اینه که رضایت پدر و مادرتونو داشته باشید.
حالا اگه همراه
مادرتون برید خرید، یا تفریح کنید، پدر و مادرتون خوشحال میشن و این عین
رضایت خداست؛ عین عبادته. شما با این دید باهاشون همراه بشید! برای رضای
خدا برید شهربازی، برید خرید، عبادت چیزیه که خدا دستور میده، نه اون چیزی که
ما فکر میکنیم؛ کارایی که ناراحتشون میکنه هم لازم نیست جلوشون انجام بدید؛
مثال نماز خوندن، اما کم کم وقتی ببینن اخلاق شما بهتر شده، ورق برمیگرده.
°
°
°
بدون سلام و علیک راه میافتد داخل خانه و بلند فریاد میکشد:
یکتا سریع جمع
کن بریم!
صدای حامد را میشنوم که با ملایمت، پدر یکتا را دعوت به آرامش میکند:
حاج آقا
آروم باشید الان میان، داد زدن نداره که!
پدر یکتا این بار سر حامد داد میزند: هرچی میکشم از دست تو و اون خواهرته که
دختر منو از راه به در کردین.
لبم را میگزم و مینشینم کنار یکتا، روی تخت:
عزیزم اگه دست من بود، میگفتم
همینجا بمونی؛ قدمتم سر چشم؛ ولی میبینی که!
پدرت راضی نیست، برو خونه،
ان شاءالله درست میشه!
چمدانش را بسته و آماده است، اما تردید دارد:
میترسم! میترسم بدتر باهام
برخورد کنه.
- ترس نداره که! یه دعوای کوچولوئه نهایتا، تموم میشه میره!
#ادامہ_دارد........
#نویسنده_فاطمه_شکیبا
#اللهمعجللولیڪالفرج