🌹مصائب و مشکلات، در سه دسته بررسي ميشوند.
🌱دستۀ اوّل مشکلاتي هستند که وقوع آنها تقصير خود انسان است.
📖قرآن کريم ميفرمايد:«و هر [گونه] مصيبتى به شما برسد به سبب دستاورد خود شماست و [خدا] از بسيارى درمى گذرد.»
اين مصيبتها دستاورد اعمال خود شماست و خداوند سبحان، بسياري از اعمالتان را نديده ميگيرد و ميبخشد، وگرنه بيش از اين دچار بلا ميشديد.
🔴 در اينگونه مصيبتها، «رضايت به بلا» بدون توبه، بازگشت، جبران و تلاش براي اصلاح وضعيّت، فايدهاي ندارد.
🌱دستۀ دوّم، بلاهايي است که جبر جامعه براي انسان پديد ميآورد و خودش در وقوع مصيبت، نقش و تقصيري نداشته است.
نظير وقتي که اکثر افراد مرتکب گناه ميشوند و اشخاص بيگناه نيز مجبورند به آتش گناه ديگران بسوزند.
🌱دستۀ سوّم، مصائبي هستند که از سوي خداوند تعالي براي آزمايش بنده يا ارتقاي درجه و نظاير آن، به بندگان ميرسد.
در واقع خود بندگان و اجتماع آنها، هيچ تقصيري در وقوع اين نوع بلاها ندارند.
🔴 اين بلاها، از «الطاف خفيّۀ» خداوند است.
🌿الطاف خفيّه، به الطافي گفته ميشود که ظاهر آن بلا و مصیبت است و معمولاً با سختی همراه مي شود،
امّا باطن آن، نعمتی از جانب خداوند سبحان است که از ديد بندگان مخفي ميماند.
🌿در مقابل اين الطاف، «الطاف جليّۀ» خداوند متعال است
که بهصورت آشکار به بندگان ميرسد و براي همه قابل درک است.
🌹بهطور خلاصه بايد گفت: اگر آدمي در برابر الطاف خفيّه و مصيبتهايي که خودش در رخداد آنها نقشي نداشته، «تسليم و رضا» باشد، يعني گلايه و شکايت از خدا نکند و شاکر الطاف خفيّه باشد،
ثواب فراواني ميبرد و سبب ارتقاي رتبۀ معنوي او خواهد شد.
🌿حتي در روايات داريم، به مقام «صدّيقين» که مقام والايي است، خواهد رسيد.
🎙در حديثي از امام صادق«ع» آمده است: خداوند تعالي ميفرمايد: بندۀ مؤمن خود را از حالتي به حالت ديگر درنميآورم، مگر آنکه حالت جديد را برايش برتر قرار ميدهم. پس بايد به تقدير من راضي و بر بلا صبور باشد و شکر نعمت من را بهجا آورد. در اينصورت، اي محمّد، نام او را در شمار «صدّيقين» نزد خودم خواهم نوشت.
🔴همه، چه خواص و چه عوام، علم به تسلیم و رضا را دارند. بنابراین خوب میتوانند بدانند که اگر بلاها و مصیبتها، از طرف خود بندگان نباشد، مصلحت و حکمتی در آن است، هر چند خودشان به آن مصلحت یا حکمت پی نبرند.
مثلاً در فقدان فرزند، انسان بايد به اين فکر کند که اگر فرزندش از دنيا نميرفت، ولي در جواني گناهکار و لاابالي ميشد و علاوه بر خودش، پدر و مادر را نيز دچار نابودي و بي آبرويي ميکرد، خوب بود؟
پس حتماً در فقدان او حکمت و مصلحتي نهفته است.
🔴 آنچه در اين زمينه کاربرد دارد، «باور قلبی» است،
یعنی انسان قلباً باور کند که خدا عادل است، قادر است، عالم است، رئوف است، حکیم است
🌿و آنچه واقع میشود و خود انسان یا جامعه، در آن تقصیر ندارد، صددرصد بر وفق حکمت و بر طبق مصلحت است و به آن راضي باشد.
🔴اين باور و عمل بر طبق آن، سبب میشود انسان در قیامت، دو بال پیدا کند و از قبر، مستقیم به جایگاه خود در بهشت پرواز نماید.
🌿در اثر این باور قلبی انسان، مصیبت را نه تنها مصیبت نمیداند،
بلکه از الطاف خفیّۀ خداوند برمیشمرد
و حتی آن را بهتر از نعمت میداند
و شکر آن را بهجا ميآورد.
آیت الله حسین مظاهری