✍یکی از نظریههای مبتنی بر «رهیافت منابع انسانی در مدیریت» نظریه XY داگلاس مک گریگور هست.
Douglas McGregor
این نظریه چیست و چه میگوید؟
🔸نظریه XY مک گریگور در مورد انگیزش کارکنان
مگ گریگور بعد ارائه این نظریه ها و نوع رفتار مدیران، بر نظریه Y تاکید داشت و بر این باور بود که مدیران باید نگرش خود به انسان را بر مبنای فرضیات نظریه Y قرار دهند تا بتوانند نیازهای خود شکوفایی انسان ها را برآورده نمایند. او بر این عقیده بود که مفروضات تئوری Y می تواند انگیزه کارکنان را افزایش و خلاقیت آنها را شکوفا کند که در نتیجه نتایج بسیار بهتری برای سازمان به دنبال دارد.
نظریه XY مک گریگور در مورد انگیزش کارکنان جالب است. بر همین اساس به مدیران که فرضیات شان بر اساس نظریه X بود توصیه کرد که نگرش خودشان را تغییر دهند. چرا که به نظر او مدیری که نگرش مبتنی بر نظریه X دارد، رفتاری بر همین اساس هم با کارمندان خود خواهد داشت و قطعا انگیزه کارکنان افول می کند.
این مدیر به شدت کنترل می کند و از محرکهای مادی برای ایجاد انگیزه استفاده می کند. در نتیجه کارمندان او هیچ وقت خودشکوفایی که یک نیاز درجه اعلاست را تجربه نخواهند کرد. لذا خلاق و بهره ور را نخواهد بود. کارکنان اینچنین مدیری تعهدی نسبت به سازمان و آینده ی آن نخواهند داشت.
طبق نظریه XY مک گریگور در مورد انگیزش کارکنان ، اگر نگرش مدیر مبتنی بر فرضیات نظریه Y باشد، می تواند هدفهای فردی و سازمانی را تلفیق و در راستای هم قرار دهد. اینچنین مدیری خلاقیت و نوآوری را در سازمان تشویق می کند و کنترل را به حداقل می رساند. او برای جذاب کردن کار و ارضای نیازهای درونی و کسب رضایت درونی کارکنان تلاش می کند. در چنین شرایطی، کارکنان نیز تعهد بیشتری نسبت به سازمان خواهند داشت.
البته خود مک گرگور هم می دانست که برخی از کارکنان تازه کار که هنوز به بلوغ فکری کافی نرسیده اند، را باید کنترل کرد تا زمانی که به مهارت ها لازم برسند. بعد از آن می توان این کنترل ها را کم و از تئوری Y استفاده کرد.
#مدیریت_در_تشکیلات
#مبانی_سازمان_و_مدیریت
#مدیریت_تحول_سازمانی
┄┅✧✾══✾🔸✾══✾✧┅┄
#کانال_به_وقت_تشکیلات
🆔
@B_W_Tashkeelat