🔸نقد نظریه XY داگلاس مک گریگور
اگر بخواهیم نگاهی نقادانه بر دیدگاه انسان سازمانی نظریه مک گریگور داشته باشیم باید بگوییم که یکی از نقدهای مهمی که میتوان بر تئوری ایکس و ایگرگ مک گرگور داشت این است که نظریه داگلاس مک گریگور، انسانها را در دو طیف متضاد افراطی قرار داده بود که هیچگاه اینطور نیست.
نمی توان گفت اگر انسان ذاتاً تنبل نیست پس حتما عاشق کار است. بر اساس نظریه مک گریگور انسانها یا در دسته X هستند و یا در دسته Y و طیفی خارج از این دو وجود ندارد. در صورتیکه همه ی ما می دانیم انسان موجود بسیار پیچیده ایست و اینطور دسته بندی کردن آنها اساسا غلط است. چون انسانها در محیط ها مختلف و در حال و هواهای مختلف رفتارهای متفاوتی دارند.
رفتار آنها بستگی به متغیرهای بسیار زیادی دارد. متغیرهایی مثل محیط کار آنها، رفتار مدیر، اهداف سازمان، ارزشهای مدیر و سازمان، نیازهای روز آنها، همکاران و … همه و همه می توانند بر نوع عملکرد انسان در محیط کار تاثیر گذار باشند.
بر اساس همین دسته بندی او دو نوع رفتار افراطی برای مدیر در نظر می گیرد که هر دو رفتار می توانند عملکرد تیم و سازمان را دچار چالش کنند. هر چند او اعتقاد داشت که منظور او از تئوری Y مدیریت نرم نیست اما با توجه به مفروضات تئوری Y و نوع رفتاری که برای مدیر با این طرز تلقی ترسیم کرده است می توان اینچنین برداشت کرد که گرایش زیادی به مدیریت نرم دارد. از طرفی تئوری X مک گریگور مدیریت سخت را ترسیم می کند.
#مدیریت_در_تشکیلات
#مبانی_سازمان_و_مدیریت
#مدیریت_تحول_سازمانی
┄┅✧✾══✾🔸✾══✾✧┅┄
#کانال_به_وقت_تشکیلات
🆔
@B_W_Tashkeelat