ع یک عروس و داماد تهرانی که تازه عروسی میکنند تصمیم میگیرند بنا به اصرار آقا داماد بیایند مشهد ولی عروس خانم با این شرط حاضر میشه بیاد مشهد که و تا اینکه روز آخر شد واز هتل خارج شدند.وقتی به میدان پانزده خرداد رسیدند آقا داماد سلامی به آقا داد که عروس خانم هم دستشو از ماشین بیرون آورد به تمسخر گفت:،خیلی مشهد خوش گذشت؛بای بای،توی راه بودند که عروس خانم خوابش برد، نزدیک نیشابور بود که از خواب پرید و زار زار گریه میکرد و مدام میگفت برگردیم مشهد😭 داماد هرچی اصرار کرد که چرا؟ عروس گفت : چون😭😭😭👇 ......... ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9