🖋گزیده‌ای از کتاب 📝🖇 «هر هفته توی خانه‌شان دعای توسّل برگزار می‌شد. با آنکه محمّد هفت‌ساله تازه وارد دبستان شده بود، تمام دعا را بلد بود از حفظ بخواند. حتّی برخی جزئیات دعا را هم ناخودآگاه یاد گرفته بود، و گاهی برای این‌که به خودش ثابت کند می‌داند زیر لب می‌گفت: وقتی ذکر حضرت فاطمه(س) شروع می‌شود، باید بگویی: یا سیدتی و مولاتی انّا توجّهنا و استشفعنا و توسّلنا بک الی‌الله و قدّمناک بین یدی حاجاتنا یا وجیهۀً عندالله اشفعی لنا عندالله. یک شب وقتی چراغ‌ها برای ذکر روضه و مصیبت خاموش شد، محمّد روی زانوی پدر به خواب رفت. وقتی بیدار شد، اعضای هیئت رفته بودند. آقا شیخ محمود، پدرش، همان‌طور نشسته بود تا محمّد بیدار نشود. محمّد وقتی چشم‌هاش را باز کرد، زیر لب داشت می‌خواند: یا وجیهۀً عندالله اشفعی لنا عندالله. پدر به روی او لبخند زد و گفت: حالا بلند شو و برو سر جایت بخواب. خدا همهٔ ثواب این دعا را برایت نوشته است.» @Bagheria_Neighborhood_Library