💢رسیدگی به کارهای خانه، پس از شهادت! به من وصیت کرده‌بود هیچ‌وقت پیش بچه‌ها گریه نکن. برای همین وقتی که بچه‌ها را می‌خواباندم، یک دل سیر، اشک می‌ریختم. دلم گرفته‌بود. بدجوری اعصابم به هم ریخته‌بود.چند شیر آب خانه خراب شده بود و آب می‌داد. کسی هم نبود که شیر را برایم درست کند.به یکی از همسایه ها سپردم که زحمت درست کردنشان را بکشد و ایشان هم فراموش کرده بودند. همین‌طور که با خودم گریه می‌کردم و با ناراحتی به محمدحسن می گفتم تو که رفتی کسی هم نیست که کارهای مردانه خانه را انجام دهد...😔 در همین حال خوابم برد. در خواب دیدم حسن به حیاط آمده‌بود. به او گفتم: «حسن! کجا بودی؟» گفت: «خانم! غصه نخور! گریه نکن! من خودم همه شیرها را برایت درست کردم.» از خواب بیدار شدم. یادم رفته‌بود که چه خوابی دیده‌ام. دخترم به حمام رفته‌بود ، مرا صدا زد و گفت: «مامان! شیرهای حمام را کی درست کرده؟» باورم نمی‌شد. رفتم داخل حمام و چند بار شیر آب را باز و بسته کردم. دیدم درست شده. شروع کردم بلند بلند گریه کردن. دخترم گفت: «مامان! چرا گریه می‌کنی؟» یاد خوابم افتاده‌بودم. گفتم: «شیرهای آب رو بابات درست کرده.» 🕊بمناسبت سالگرد شهادت محمدحسن فراتی/به روایت همسر شهید ۱۳۶۵/۱۰/۲۱ - عملیات کربلای ۵ - شلمچه 📜فرازی از وصیت نامه شهید محمدحسن فراتی: بدانید ای عزیزان ما درس ایثار و شهادت را در مکتب خمینی از ابی عبدالله گرفتیم زیرا آن‌‌ها به ما آموختند که انسان باید قطعه قطعه شود ولی زیر بار ذلت نرود که فرمود: «هیهات من الذله.»♥️ شادی روح شهدا صلوات🙏🌹 💌 کانال باغ تماشای خدا 💌 ↪️ https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9