تفکر نهفته در پسِ فیلم‌ها آمدند و آخرالزمان را مطرح کردند و گفتند: «آخرهای کار دنیاست و منتظر منجی‌ هستیم.» منتها این منجی، یک منجی چشم‌آبی آنگلاساکسون بود که ترجیحاً هم از آمریکا می‌آمد و همه را نجات می‌داد. یعنی اگر هم منجی‌ای قرار باشد بیاید، از اینجاست. یک مدت اصلاً منجی یک حیوان شد، مثل «افسانۀ نارنیا» که یک شیر، منجی است. یک مدت منجی فضایی می‌شود. اما چیزی که مهم است و در ذهن‌ها نشسته، این است ‌که منجی از بین شما نیست؛ از شما جهان سومی‌ها، شما مو سیاه‌ها، فقط شَر بیرون می‌آید و محور شرارت‌ هستید. در فیلم «جن‌گیر ۱»، نشان داد که یک شیطان در یک مجسمه، از عراق به آمریکا می‌آید و آمریکا را به هم می‌ریزد. دقیقاً چند وقت بعد از آن آمریکا برای کشتن اینها به عراق حمله کرد. افسرانشان می‌گفتند: «شیطان را در لانه بکش قبل از اینکه در خانه بکشی.» یعنی عراق را یک کشور شیطانی معرفی کرد. فلذا می‌بینید این فیلم‌ها برای تفریح نیست، در پس این خنده و هیجانات و جلوه‌های ویژه، هزاران تفکر نهفته است.