باند پرواز 🕊
#داستان 💣اعترافات یک زن از #جهاد_نکاح ✒قسمت چهارم 4⃣ باحالت عصبی رفتم پشت میزم نشستم شروع کردم طر
💣 خاطرات یک زن از ✒قسمت پنجم 5⃣ ... گفتم: "حالا مثل دختر بچه‌ها قهر نکن می‌بینی کلی کار دارم. بخون خلاصش رو به من بگو...😇 برای چند لحظه جدی شد و گفت:🤓 "اینجا نوشته برنامه‌ریزی ویژه‌ای برای زنان آفریقایی تبار مثل نیجریه و سنگال کردند که راه رو براشون هموار کنند!" گفتم: "که چی بشه؟" 😳 گفت: "هیچی دیگه تا پله‌های ترقی رو راحت‌تر طی کنن ..." نگاهی کردم و گفتم: "فرزانه!" 😡 گفت: "شوخی کردم. باشه... 😅ظاهرا مدارج و مناصب عالی نظامی را طی می‌کنند و به فرماندهی گروه‌های میدانی وعملیاتی داعش می‌رسند. البته در ادامه گفته؛ "نقش زن‌های تونسی جایگاه ویژه‌ای براشون داره..." عجب!!😳 خوشم میاد! از هیچ‌کس هم نمی‌گذرند... اول میگن: نقش زنان اروپایی مهمه!" از اونور میگن: "نگاه‌شون به زنان آفریقا یه جور خاصیه و مسیر رو براشون هموار می کنند!" حالا هم میگن؛ "زنان تونسی جایگاه ویژه‌ای براشون داره!!!"😅 گفتم: "فرزانه خانوم! یه نگاه به تیتر مقاله‌ای که می‌خونی بنداز عزیزم، داعشِه. متوجه ای!؟"🤨 سری تکون داد و گفت: "راست میگی. دقیقا پلیدی ازشون می‌باره...."👌 گفتم: "ادامه بده خوب...." گفت: "ادامه‌اش نوشته؛ زن‌ها جعبه‌ی سیاه گروه شمرده می‌شن که دارای اسرار و رازهای بزرگ از این گروه هستند. به همین دلیل؛ هرگاه احساس کنن وجود آنها خطری برای موجودیت داعش ایجاد می‌کنه به شکل های مختلفی مثل سوزانده شدن از بین می‌برنشون...🔥 وا اسفا... اینا به خودشون رحم نمی‌کنن! چه برسه به مردم عادی..."😰 گزارش شده؛ داعش پیش ازسقوط شهر سرت در لیبی، اقدام به کشتار و قتل عام پنجاه زن درصفوف این گروه که مناصب و پست‌های مهم و حساس داشتند کرده، و این جدای از سوزاندن شمار دیگری از آنها، از بیم اسیر شدن و برملا شدن اسرار این گروه بوده...😱😨 فرزانه همین‌طور که لبش رو می‌گزید پرینت‌های متن‌ها رو داد دستم و گفت: "بیا! بقیه‌اش رو خودت بخون! حالم گرفته شد... اینا دیگه چه جونورایی هستن!!!"👹👿😾 گفتم: "خانم امجد! خیلی موضوع جذابیه! چرا خودت رو اذیت می‌کنی؟ سخت نگیر؟؟؟" گفت: "قبول! من اشتباه کردم. همون بهتر آقای جلالی این مصاحبه رو به من نداد. منم احساسی... داغون میشدم... هرچند که عقلا هم بخونن داغون میشن!"😵‍💫 ...سردرد شدیدی تمام افکار ذهنم رو تحت فشار قرار داده بود. فرزانه دیگه ساکت شده بود. احساس کردم انتظار چنین انتهایی رو نداشت و حالش منقلب شده ...🤮 نگاهی به متن‌هایی که بهم داده بود انداختم. در ادامه، خاطرات چندین زن از جهاد نکاح نوشته شده بود... ◀️ ادامه دارد ... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌╭┈───── 🌱🕊 ╰─┈➤ @BandeParvaz ❌کپی بدون لینک کانال ممنوع❌