ماجرای ایثارهای این خانواده به جانبازی غلامرضا ختم نمی شود. شهادت سیداکبر برادر فاطمه، علی اکبر برادر غلامرضا و احمد داماد خانواده معینی در فاصله زمانی کوتاهی از هم رخ می دهد که عظمت و قداست این خانواده را دوچندان می کند😔🥹 در پايان كتاب نيز باز با روايت‌هاي همسر شهيد لحظات عروج ملكوتي غلامرضا معيني كربكندي را مي‌خوانيم. 🔖او به دليل جا‌به‌جايي تركش درون كتفش و فشاري كه به قلب و ريه‌هايش مي‌آورد به شهادت رسيد: «مادر و خواهرهاي رضا گريان به خانه عزيزشان آمده بودند تا در كنار يتيم‌هاي رضا باشند. من بي‌تفاوت به همه رفت و آمدها وضو گرفتم و سجاده‌ام را پايين تخت رضا پهن كردم. نماز خواندم و گريستم. دختر كوچكم، اكرم رو‌به‌رويم زانو زد و گفت: مامان گريه نكن. چرا همه دارن گريه مي‌كنن؟ مگه نگفتي بابا امشب بمونه شفا مي‌گيره؟ او را در آغوش كشيدم و بلند گريستم.»😭😭😭😭💔 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹