ناگهان گلوله ای به سمتشان شلیک شد و در نزدیک خانه خدا به مهمانی خود خدا رفتند💔
🔺 *پشتکار* 🔻
از همان سن ۷ سالگی به همراه پدرش کشاورزی میکرد و در بیابان های اطراف به شغل خارکنی برای داغ کردن حمام مشغول بود ، در انجام واجبات دینی سختگیر بود و پشتکار بالایی داشت 📿، روزهای بسیار گرمی در هوای ۵۰ درجه خوزستان برای کار در شرکت نفت سپری میکرد حتی یک روز هم روزه هایش از قلم نیفتاد.🍃
قبل از اینکه به مکه بروند برای نوشتن وصیت نامه نزد شیخ رضا معینی رفت ایشان از او پرسید چقدر نماز و روزه قضاداری و او گفت:« هیچ ! نماز هایم را تمام خوانده ام و روزه هایم را هم در گرمای ۵۰ درجه خوزستان گرفته ام ».
📚برگرفته از کتاب پلاک های ماندگار📚
☁️⃟🕊️¦⇢
https://eitaa.com/BandeParvaz