چه آرزوى زيبايي است ... او آمده باشد و هر روز وقتي سلامش مي‌دهيم صداي مهربانش را بشنويم و هر شام روي ماهش را ببينيم و بعد از قرنها چشم انتظاري بوسه برخاڪِ قدم‌هايش بزنيم ... آه ڪه چه حسرت‌ها به دل داريم ... ڪِي شود ما با تو صبح و شام ڪنيم و چشمان‌مان به جمالت روشن شود ؟ 😔 .