+ گفت:اصل بده! _گفتم:مادرم كنيز رباب.... بابام هم غلام عباس..... برادرم غلام على اكبر.. خودمم كنيز زينب.... مااصل و نصبمون غلامـ در خونه حسينه... جد در جدمون نوكرش بودن. غلامـ خانه زادشيم.... +گفت:تُ دنيا چى دارى؟ _گفتم:يه چادر كه رنگش مِشكيه چون تا ابدعزادارحسيــنِ ويه سَر كه اگه لايق باشـه افتاده زيرپاشون.... +خنديدوگفت: روانى خداشفات بده _گفتم:بيمارِ حسینم شفا نميخواهم و جز حسین وكربلااز خدا چيزى نميخوام.. °•🖤☘•° .