🌃 آخرین شب از فصل رنگارنگ پاییز، سپیدی زمستان را سلام می‌کند و در لابلای گذر زمان جای خالی «او» را به رخ می کشد. ❤️ سرخی دانه‌های انار، دلتنگی غزل‌های حافظ، بغض‌های پنهان شده‌ی منتظران، همگی کنار هم و با هم انگار که ناقص‌اند، انگار همه چیز هست و هیچ چیز نیست. انگار بیشتر حس می‌کنیم، که چند یلدا گذشته، اما بازهم قِصه‌ی همه‌ی ما تکراریست. 🔅 تکرار مکرر یک نبودن. این روزها و شب‌های بی‌نشاط همگی تمام خواهد شد، نفس‌های عمیق از سرِ دلتنگی تمام خواهد شد و بالاخره در اوج سرمایی که در وجودمان رخنه کرده، گرمای عشق او را حس خواهیم کرد. ⏳ هر چند بی‌وفایی رسم این لحظه‌هایمان شده اما هر دقیقه شوق آمدنش را داریم، و خوب می‌دانیم نگاه مهربانش هر لحظه مراقب تک تک ثانیه‌هایمان هست؛ ما می‌خواهیم این حس زیبا در حقیقت چشمانمان نقش ببندد. شب عاشقان بی‌دل چه شبی دراز باشد تو بیا کز اول شب در صبح باز باشد 🌸 ؛ ویژه شب