💠 در راه دانشگاه داغستان بودم. در حاشیه جاده دیدم، درِ یک باز است. مشتاق بودم بدانم که در کلیسا چه می‌کنند؟ وارد کلیسا شدم و نشستم.‌ ، کتابچه‌های جیبی بین زنان و مردان پخش میکرد. یکی را هم به من داد. با تعجب دیدم؛ کتابچه، حاوی «دعای کمیل» به همراه ترجمه روسی آن است! این کتابچه‌ها را ما در ایران چاپ کرده و بین روسیه تقسیم کرده بودیم. نمیدانم اینها از کجا به دست آورده بودند؟ از پدر روحانی سوال کردم: «میدانی این متن چیست و چه کسی ایرادش کرده؟» جواب داد: «نه، فقط میدانم که دعاست؛ ولی نمیدانم چه کسی ایرادش کرده؟» گفتم: «پس چرا این را می‌خوانید؟» جواب داد: «مضامینش را نگاه کردم. دیدم بهتر از این نمیتوان با خدا صحبت کرد! چند وقتی است دعاهای خودمان را کنار گذاشته‌ایم و این دعا را می‌خوانیم! کاش قدر داشته‌های دینمان را می‌دانستیم 👆 برای توجه