#داستانکودکانه
#قورقوری 🐸
#غوکباهوش🐸
داستان کودکانه برای سنین 6-4 سال
اون یکی ماهی گفت:
اگر تو مهربون و مودب باشی، شاید بتونیم آب رودخونه رو با تو تقسیم کنیم!!
دو تا ماهی و قوقوری مدت زیادی با هم صحبت کردن! اونا حسابی از هم خوششون اومد و با هم دوست شدن! اونا هر روز سر همون ساعت تو همون نقطه همو ملاقات میکردن تا با هم صحبت کنن، غذا بخورن و بازی کنن!
یک روز عصر، وقتی سه تای اونها داشتن با هم صحبت میکردن، دو تا ماهیگیر از نزدیکی رودخونه رد شدن!!
قورقوری اونها رو دید و عقلش بهش گفت که باید بره داخل آب و زیر ساحل قایم بشه!!
اما دو تا ماهی بزرگ رفتن و شروع کردن به شنا کردن تا ماهیگیرها ببینن که اونا چقدر بزرگن!!
ادامه دارد...
🌿🌷