✍امروز ۱۲دی ماه ۱۴۰۱ است. از وقتی که اولین دم و بازدم را در این عالم تجربه کرده ام ۳۶سال کامل، می گذرد. بیش از ۱۳هزار روز را به شب رساندم ولی شب تاریک جانم به سحر وصل نرسید. این دالان تاریک طولانی نقاط روشنی هم داشته است. آن ساعاتی که در حرم های شریف ائمه و مجالس روضه و اشک بوده ام، نورانی ترین شان بوده است. دیدن حضرت آقا در درس، آیت الله بهجت، شهیدعلی خلیلی،شهید حسین همدانی، شهیدنویدصفری و پیاده روی اربعین و عصرعرفه در باغ امام صادق در کربلا و کنج گوهرشاد و اردوهای مشهد و روضه های حضرت زهرا و موکب دمعة الرقیه و تحمل برخی از رنج ها... حتما همین فانوس ها، تاریکی قبر را روشن خواهد نمود. نمیدانم سال سی و هفتم زندگی ام را به پایان خواهم رساند یا نه ولی آنچنان شوق هدایت دیگران را دارم که تنها امیدم به آن دم آخر است که از مردن و تمام شدنم جلوگیری کند و مرا شهید کند تا زنده بمانم و هدایت کنم مانند شهیدان... چقدر مرگ و تمام شدن ترسناک است و چقدر شهیدشدن و جاویدان شدن شیرین است. خدایا مرا به افراد در تصویر ملحق کن... ۱۲دی ماه ۱۴۰۱ صلاة صبح خانه منتظران مسجدمقدس جمکران @Baregheh313