وندي شرمن در بخش ديگري از فصل 5 نوشت: يک روز صبح در فوريه 2014، در حالي که من عازم کاخ سفيد بودم تا در جلسه اي براي رسيدگي به وضعيت مذاکرات هسته اي شرکت کنم، ايميلي (رايانامه اي) از عباس عراقچي، مذاکره کننده ارشد هسته اي ايران، در گوشي تلفن همراهم دريافت کردم مبني بر اين که دکتر علي اکبر صالحي در مذاکرات هسته ايِ بعدي در لوزان شرکت خواهد کرد. شرمن افزود: اين خبر براي ما کمي غافلگير کننده بود. صالحي شخصيتي مهم بود. من بلافاصله به اين مسئله فکر کردم که چرا ايرانيان وي را به تيم مذاکره کننده هسته اي خود اضافه کرده اند؟ صالحي رئيس سازمان انرژي اتمي ايران و معاون رئيس جمهور اين کشور بود. من متوجه شدم که ما نيز بايد پاسخي مناسب به اين حرکتِ ايران بدهيم و شخصيتي را در سطح وزيران آمريکا که کارشناس هسته اي نيز باشد، به تيم خود اضافه کنيم تا وي بتواند شانه به شانه صالحي در مذاکرات هسته اي وارد عمل شود. وقتي به اتاق جلسه در کاخ سفيد رسيدم و اين مسئله را با سايرين مطرح کردم، تقريباً همه يکصدا گفتند: «اِرني (مخفف ارنست) مونيز» که وزير انرژي وقت آمريکا بود و مي شد او را همتاي صالحي در دولت خودمان (دولت آمريکا) تلقي کنيم. ما نه تنها از مونيز در مذاکرات هسته اي بهره برديم، بلکه بعدها در روند متقاعد ساختن کنگره به حمايت از توافق هسته اي (برجام) نيز از او کمک گرفتيم. *بعد از موضع آیت الله خامنه ای، مواضع مذاکره کنندگان ايراني، از جمله شخص جواد ظريف سخت تر شد