🌱🌱🌱🌱 باز در شهر صدای نم بـــــــــاران پیچید بوی مهرش به نفس های خیابان پیچید ناودان خنده به لب بوسه به باران میداد بوسه هایش به لب و گونه ی آبان پیچید زیرِ باران و دو خط شعر نوشتن بی چتر انقلابی‌است که جانانه بر این جان پیچید خشِ خش برگ خزان زیر کتانــــی هایم حس خوبی‌است که در باورم آسان پیچید چشم‌هایم به تــــماشای نــــم ِباران بود باد دلواپس وسرگشته خرامان پیچید همه ی خواب و خیالات مـرا با خود برد در کویـــــرِ دل من آه ِفـــــراوان پیچید باد احساس مرا سرزده جـــــارو میزد این خبر داغ شد و در سه خراسان پیچید بانو صفيه قومنجانی محفل دبیران ادبیات🌺🍃 ┏━━ 🌱🌸🌸🌱 ━━┓ https://eitaa.com/joinchat/2923234098C31fb7ba932 ┗━━ 🌱🌸🌸🌱 ━━┛