🇮🇷بہ تو از دوࢪ سلام🇮🇷
🌸بسم رب الشهداوصدیقین🌸 ✍🏻داستان: حقایق پنهان📖 #قسمت_پانزدهم 5⃣1⃣ طوری که باخواندن یک دورکامل معن
🌸بسم رب الشهداوصدیقین🌸 ✍🏻داستان: حقایق پنهان📖 ⃣1⃣ چیزهایی راکه محمدرضابه من میگفت ویادم میداد منم تامیتونستم به خانواده ودوستانم یادمیدادم ومثل محمدرضاتوضیح میدادم تابه درک واقعی همه اون چیزهای خوب برسن مثل خودسازی واقعی مثل درک ظهورآقا وترک گناهان مثل خواندن قرآن ودعاهابامعنی وحتی تفسیر گذشت کردن وبخشیدن،انفاق کردن بدون هیچ چشم داشتی احترام به پدرومادر که متاسفانه خودم هرازگاهی بخاطرفشارهای زندگی ومشکلات های سختم تواین موردلنگ میزدم وکم میاوردم وگاهی اوقات بدخلقی میکردم بابزرگترهاویاپدرومادرم هرچندبلافاصله سخت پشیمون میشدم ویک روزیاشب کامل گریه وتوبه میکردم ولی چه فایده مهم اون لحظه هاودقایق بودکه بایدصبوری میکردم ونکردم وتاآخرعمرشرمنده پدرومادرم هستم درسال94هم هنوزخواب هام ادامه داشت وهمچنان محمدرضاراگاهی اوقات خواب میدیدم که بیشترشب های جمعه بودویاشب های خاص مثل شب های ولادت ائمه وامام ها ویاشهادت هاشون وطبق معمول کارش راهنمایی کردن من به خاطرخودسازی بودطوریکه اگرجاهایی خطاویااشتباه میکردم توخواب راهنماییم میکردوحتی تذکر میداد.حتی اگرصبرم به خاطرمشکلاتم لبریزمیشدبرام ازصبرحضرت زینب(س) میگفت ازفاطمه زهرا(س)میگفت ویاازسختی ورنج کشیدن های سه ساله امام حسین وبهم میگفت چراشماهافکرمیکنیدچون آدم بدی هستین یاخدادوستتون نداره بهتون مشکلات وسختی میده چرابه این زندگی امام هافکرنمیکنید مگرخداآنهارادوست نداشت مگرآنها باارزشترین انسانهانبودن پس بایدگفت که خدادوستشون نداشت اون همه سختی رانصیب امام هاوخانواده ی آنهاکرد چرابه بزرگی خداوحکمت وقسمت هاش فکرنمیکنیدویاباورندارید که هیچ برگی بدون اذن خداوندازدرختی نمی افتد محمدرضاهم میدونست سوادمن کمه خیلی ساده برام حرف میزدولی حرفهاش پرازمعنی وپندواندرز وکمک بودبه من واسه بیدارشدنم ازخواب غفلت سال95هم داشت ازراه میرسیدوبازمثل اون چهارسال ثبت نام راهیان شروع شد ولی اون سال دیگه نه پیغامی ازشهیدداشتم به خاطرنارضایتی پدرومادرم که به خاطرحرف ودیدمردم که دوباره نرم راهیان ونه خبری ازدعوت محمدرضاوشهدابودکه بتونم ثبت نام کنم واسه راهیان وسال95انگارواقعا طلبیده نشدم وپرونده سفرم امضانشدکه بتونم برم سفرراهیان وباسال94متاسفانه شددوسال پشت سرهم که نرفتم سفرراهیان نور سال94بخاطرپدرومادرم نرفتم وسال95فکرمیکردم که ازطرف شهداطلبیده نشدم تابرم راهیان که خداراشکر بعدهافهمیدم دلیل داشت وآن هم بازکارخودمحمدرضابود ❤️ ...