شهید علی‌محمد اربابی رئیس ستاد لشکر ۸ نجف به روایت یک رزمنده در عمليات والفجر۸ بنده راننده اتوبوس بودم. چون چندين مرتبه نيروها را به منطقه عملياتی انتقال داده بودم کف اتوبوس خيلی کثيف شده بود. خاک و گل کف‌پا و.. . من هم خسته بودم و حوصله تميز کردن آن را نداشتم. هنگام ظهر، ماشين را متوقف کردم و رفتم غذایی بخورم. وقتی برگشتنم، اربابی را ديدم که با جارو‌خاک‌انداز پله‌های اتوبوس را تميز می‌کرد! با خجالت جلو دويدم و گفتم: برادر اربابی شما رئيس ستاد لشکر هستيد نبايد چنين کاری بکنيد. جارو را گرفته، خود داخل اتوبوس رفتم تا تميز کنم ولی ديدم او زودتر تميز کرده بود.🌱 به‌روایت محمدتقی نوحی بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca